متن سخنرانی فرخنده آشنا در کنفرانس لیبر استارت، استانبول-ترکیه، ۲۰ نوامبر ۲۰۱۱

 

اوضاع کارگران در ایران و جایگاه همبستگی بین المللی

 

 

مرحبا! سلام! های! اولا! ....

 

ما کارگران اگرچه به زبان های مختلف صحبت می کنیم اما درد و مسائل مشترکی داریم و در مبارزه علیه کارفرماها و دولت های سرمایه داری به زبان مشترک صحبت می کنیم. من سعی خواهم کرد با ارائه تصویر کوتاهی از وضعیت کارگران در ایران درستی این حرف را نشان دهم.

 

تغییرات ساختاری

همانطور که همه کارگران در کشورهای مختلف شاهد بوده اند، در نتیجه سیاست های نئولیبرالی، بویژه از اواسط دهه 80 میلادی که در حوزه کار با تئوری های نئوفوردیستی همراه شد، تغییرات ساختاری زیادی در پروسه کار در همه کشورهای جهان صورت گرفت. توجیه این تعرض به دستاوردهای تا آن موقع جنبش کارگری جهانی این بود که باید آزادی فردی را تامین کرد. در حوزه کار، این بیان فلسفی را به حذف قراردادهای دسته جمعی و انعقاد قرارداد بین کارگر منفرد و کارفرما ترجمه کردند. بر مبنای اتمیزه کردن کارگر و تضعیف قراردادهای دسته جمعی و استخدام رسمی، انواع قراردادهای فردی و موقت به کارگران تحمیل شد. با فرمول عقلایی کردن روند کار، هزینه های تولید را به زیان کارگران کاهش دادند، بر شدت کار افزودند و سود بیشتری را در ازای کارگران کمتر تامین کردند. با استفاده از پیشرفته ترین تکنولوژی، تقسیم کار را بسیار ساده و جایگزینی کارگر با سابقه با کارگر تازه وارد را آسان تر کردند. حاصل این روند در سطح بین المللی حمله به حقوق بنیادی ورسمیت یافته کارگران بود که در نتیجه چند صد سال مبارزه بدست آمده بود. در این گزارش کوتاه می خواهم توجه شما را به این نکته جلب کنم که ایران نیز جدا از این تغییرات نبوده است.

 

تضعیف و حذف قراردادهای دسته جمعی، گسترش قراردهای موقت یک ماهه، سه ماهه، پیمان کاری و قرارداد سفید امضاء

تا سال ها پیش لااقل در اکثر مراکز صنعتی بزرگ نظیر شرکت نفت، شرکت های اتوموبیل سازی، ذوب آهن و غیره، کارگران تحت پوشش قرارداد جمعی و استخدام رسمی توسط کارفرمای اصلی شرکت بودند. یکی از نتایج تغییرات ساختاری در مراکز کار در ایران این بوده که اکنون بیش از 80 درصد کارگران ایران تحت پوشش قراردادهای موقت هستند. برای نمونه در شرکت ایران خودرو، بزرگترین شرکت اتوموبیل سازی خاورمیانه، که حدود 33 هزار کارگر در شرکت های تحت پوشش آن کار می کنند، نزدیک به 30 هزار کارگر با قراردادهای پیمانی، موقت و سفید امضاء به کار مشغول اند. قرار داد سفید امضاء قراردادی است که کارگر یک برگه سفید را امضاء می کند و کارفرما بنا به شرایط، هر مفادی که بخواهد، حتی ماه ها پس از عقد قرارداد، می تواند در آن بنویسد.

 

عدم امنیت شغلی، بیکارسازی های وسیع و استخدام های جدید با شرایط سخت تر

با این تغیرات و تضعیف قراردادهای جمعی، امنیت شغلی کارگران را به شدت  کاهش داده اند و با ایجاد ترس و هراس از بیکاری، هر چه بیشتر به حقوق کارگران تعرض کرده اند. طی این سال ها با خارج کردن کارگاه های کوچک از شمول قانون کار، بخش اعظم کارگران ایران را از ابتدایی ترین حقوق محروم کرده اند. در کشوری که بیش از 80% در صد از کارگران در کارگاه های کوچک کار می کنند و بخش قابل توجهی از آنان را نیز زنان تشکیل می دهند، شما می توانید به ابعاد این بی حقوقی، بویژه در ارتباط با زنان و کودکان کار پی ببرید.

 

افزایش شدت کار، پایین بودن ایمنی شغلی، افزایش سوانح کار و مرگ کارگران در هنگام کار

با شقه شقه کردن کارخانه و دادن هر تکه از آن به شرکت های پیمان کار که به ابتدایی ترین حقوق کارگران تعهدی ندارند، ساعات و شدت کار افزایش یافته است. یکی از نتایج این وضعیت، افزایش شدید سوانح کار در مراکز تولیدی است. بنا به آمار رسمی، سالانه بیش از 23 هزار سوانح شغلی در مراکز کار اتفاق می افتد و حدود 1300 کارگر جان خود را از دست می دهند. بنا به گزارش پزشکی قانونی از سال 1381 تا 1387 شاهد رشد 66,4 درصدی حوادث شغلی بوده ایم. باید دانست که بخش زیادی از حوادث مربوط به کارگاه های کوچک، کار خانگی و کارهای پیمانکاری زیرزمینی است که کارگران مهاجر بخش مهمی از کارکنان آن را تشکیل می دهند. آمار این حوادث در جایی ثبت نمی شود. 

یکی از حوادث شغلی در پنجم بهمن سال 1389 در شرکت ایران خودرو رخ داد. در این حادثه راننده  کامیون متعلق به یک شرکت پیمانکاری بر اثر بی خوابی و مصرف دارو در داخل کارخانه به صف کارگرانی که منتظر سرویس کارخانه بودند، برخورد کرد و موجب کشته شدن چهار نفر از کارگران شد. کارگران ایران خودرو در اعتراض به شدت کار و نبود ایمنی شغلی و با خواست مجازات مسئولین کارخانه، دست به اعتصاب چند روزه زدند.

 

تغییر قانون کار

در چند ماه گذشته بحث تغییر قانون کار را راه انداخته اند. طرح اصلاحیه‌ای با ۲۶ ماده تهیه کرده اند که طبق آن ازجمله می خواهند به قراردادهای موقت صحه قانونی بگذارند. تاکنون طبق ماده 13 قانون کار، بدهی به کارگر بر اثر تغییر صاحب کارخانه و یا در نتیجه ورشکستگی، جزو دیون ممتاز بود و باید قبل از سایر بدهی ها پرداخت می شد. با تغییر در قانون کار می خواهند این امتیاز را حذف کنند. با تغییر ماده‌ی ۲۷ و سپردن اخراج کارگران به دست کمیته‌های انضباطی و سلب حق کارگران برای مراجعه به مراجع بالاتر، دست کارفرما برای اخراج کارگر کاملا باز می شود. با حذف ماده‌ی ۲۴ می خواهند دریافتی در هنگام اخراج را که بر مبنای سابقه کار محاسبه می شود، حذف کنند. در این تغییرات قرار است از جمله از میزان عیدی و دیگر مزایای کارگری مثل حقوق ویژه، اضافه کاری و شب کاری نیز بکاهند.

 

حذف سوبسیدها تحت عنوان "طرح یارانه ها"

در سال جاری رژیم اسلامی با اجرای طرحی با عنوان هدف مند سازی یارانه ها عملا سوبسیدهای کارگری را که در ایران سابقه طولانی دارد، حذف کرد. واقعیت این است که دستمزد کارگران در ایران به دلارِ با ارزش بسیار پایین پرداخت می شود. حداقل دستمزد در ایران 275 دلار است. اما بازتولید نیروی کار و مایحتاج کارگران با دلارِ 1400 تومان محاسبه می شود. سوبسیدها در ایران این نقش را داشته اند که بخشی از فاصله عظیم قیمت نیروی کار و هزینه بازتولید آن را کاهش دهد. با حذف سوبسیدها این فاصله بطور باور نکردنی افزایش یافته است.

در مقابل این شرایط کارگران ایران ساکت نبوده و به انحاء مختلف به سازماندهی و اعتراض پرداخته اند.

 

تشکل ها

جنبش کارگری ایران از تاریخ غنی تشکل یابی برخوردار است. در دهه بیست میلادی و نیز پس از پایان جنگ جهانی دوم، کارگران در سطح توده ای، اتحادیه ها و سندیکاهای مختلفی را تشکیل دادند. در انقلاب 1979 کارگران در اکثر مراکز بزرگ کارگری، شوراهای کارگری و سندیکاهای خود را تشکیل دادند. در بسیاری از کارخانه ها کارگران کنترل تولید را مدت ها در دست داشتند. پس از سرکوب انقلاب و انحلال تشکلهای مستقل کارگری و به زور جایگزین کردن آنها با  شوراهای اسلامی، کارگران برای سال ها از تشکل های مستقل خویش محروم بودند. با تشکیل سندیکا ی کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، کارگران ایران در دهه 80 شمسی دوران ایجاد تشکل های مستقل کارگری را آغاز کردند. اما رژیم اسلامی با حمله به این تشکلها ، دستگیری و زندانی کردن فعالین کارگری عملا فعالیت این تشکل ها در مراکز کار را ممنوع کرده است.

 

مطالبات, اعتصابات و اعتراضات کارگری

با وجود وضعیت معیشتی بد و هزینه بالای مبارزه کارگری از جمله اخراج و زندان، در همه سال های حکومت اسلامی مبارزه و اعتصاب کارگری امری روزمره در ایران بوده و جامعه کارگری هر ساله با طرح خواست های متنوع به چند هزار اعتصاب دست زده است.

هفت تشکل کارگری با انتشار بیانیه مشترک به مناسبت اول ماه مه 2011 مهمترین خواست های کارگری را عنوان کردند؛ حق بدون قید و شرط ایجاد تشکل کارگری و اعتصاب، آزادی بدون قید و شرط بیان, اعتراض علیه طرح یارانه ها، رد شیوه کنونی تعیین دستمزد بدون دخالت نمایندگان کارگری، لغو قراردادهای موقت، پرداخت دستمزدهای معوقه، توقف اخراج ها  و بیکارسازی ها و برخوردار شدن از حقوق مکفی بیکاری، لغو قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و حمایت از مبارزات مردمی در کشورهای خاورمیانه، بخشی از این خواست ها بود.

از اعتصابات  کارگری اخیر می توان بطور نمونه به اعتصاب کارگران شرکت های پتروشیمی در شهرهای مختلف از جمله تبریز و ماهشهر با خواست اخراج شرکت های پیمان کار از مراکز صنعتی و حذف قراردادهای موقت و تحت پوشش قرارگرفتن همه کارگران با قراردادهای جمعی اشاره کرد. این اعتصاب از لحاظ عمومیت داشتن مطالبات کارگران پتروشیمی از اهمیت بسیاری برخوردار است. کارگران پتروشیمی برای تحقق مطالباتی دست به اعتصاب زدند که خواست فوری و بسیار مهم بخش بزرگی از کارگران دیگر صنایع تولیدی و خدماتی است: خواست لغو کار موقت، استخدام رسمی و برچیدن شرکت های پیمان کاری. با اینکه کارفرما و نهادهای دولتی در مواجهه با اعتصابات متعدد کارگران پتروشیمی، قول دادند که به فعالیت شرکت های پیمان کار در مراکز صنعتی خاتمه خواهند داد وهمه کارگران، تحت پوشش قراردادهای جمعی قرار خواهند گرفت، اما هنوز به این وعده خود عمل نکرده اند. کارگران می گویند اگر دولت به  وعده خود عمل نکند اعتصابات خود را از سر خواهند گرفت.

 

دستگیری ها،اخراج ها و تبعید های ناخواسته

مبارزه کارگری در ایران هزینه بسیار بالایی دارد. رژیم با بالا بردن هزینه مبارزه در تلاش است با ایجاد فضای ترس و وحشت، کارگران را مرعوب کند. فعالین کارگری زیادی در زندان اند و تعداد بیشتری نیز زیر انواع حکم های دادگاهی هستند. وضعیت جسمی بسیاری از کارگران زندانی از جمله ابراهیم مددی، رضا شهابی، علی نجاتی و کارگران آزاد شده مثل منصور اسانلو و محمود صالحی، بشدت وخیم و جان آنان در خطر است. در روزهای اخیر فشار به فعالین کارگری تشدید شده و فعالین کارگری بیشتری به دادگاه فراخوانده شده اند.

 

همبستگی بین المللی

در نتیجه فعالیت فعالین کارگری در داخل و خارج از کشور، از جمله تلاش های تشکل ما یعنی "اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران"، حمایت از کارگران ایران توسط تشکل ها و اتحادیه های کارگری گسترده بوده است.

 

شرایط سیاسی

پیچیدگی های سیاست در ایران، بحران روابط بین المللی جمهوری اسلامی، تلاش قدرت های بزرگ برای دخالت در تحولات ایران و منطقه و وجود اپوزیسیون دست راستی که از این مداخلات از جمله تهدید به حمله نظامی و اعمال انواع تحریم های اقتصادی حمایت می کند، شرایط ویژه و دشواری را برای فعالین کارگری ایجاد کرده است. این شرایط، هوشیاری و حساسیت بیشتری از ما می طلبد. در این شرایط در حین مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی و کارفرماها، تاکید بر حفظ استقلال جنبش کارگری و هوشیاری نسبت به نفوذ نهادهای وابسته به دولت های غربی در جنبش کارگری، بسیار با اهمیت است. بنابراین ما تاکید می کنیم که فعالیت های ما بر خبر رسانی و نیز ارتباط و همکاری با فعالین مستقل کارگری و اتحادیه ها و سازمان های مستقل و واقعی کارگری و مترقی در کشورهای مختلف جهان و بر اساس منفعت جهانی طبفه کارگر مبتنی خواهد بود. ما همه شما را نیز فرا می خوانیم که در این هوشیاری در کشورهای خود با ما سهیم شوید.

 

زنده باد هبستگی جهانی کارگری

 

تکثیر از اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران